ترجمه مقاله

خنبه

لغت‌نامه دهخدا

خنبه . [ خ َ ب ِ ] (اِ) طاق . || صفه . (ناظم الاطباء). || آن باشد که در باغهای انگور در میان رسته ٔ تاک جوی بزنند و گودال کنند و خاکهای آن را بر دو کنار آن ریخته کنارها را بلند سازند و از سر بلندی تا سر بلندی دیگر چوبها اندازند تا درخت تاک بر بالای آن پهن شود. (برهان قاطع).
ترجمه مقاله