خنجریرلغتنامه دهخداخنجریر. [ خ َ ج َ ] (ع اِ) خمجریر و آن آب شوری است که بتلخی نرسیده باشد و آن را ستور خورد.(از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).