ترجمه مقاله

خندریلی

لغت‌نامه دهخدا

خندریلی . [ خ َ دَ ] (اِ) نوعی از کاسنی بری . (ناظم الاطباء). گیاهی است دشتی با برگی خاردار و دندانه دار و گلی زرد و طعمی تلخ مایل به گسی ببالای بدستی و کمتر و بیشتر. (یادداشت بخط مؤلف ). به لغت نبطی اسم نباتی است شبیه بکاسنی بری و ساق و بیخ او باریکتر از آن و گلش زرد مایل به سرخی و بر شاخهای اوصمغ متکون می شود مثل مصطکی و به قدر باقلا و بسیار چسبنده و قوه ٔ او تا یکسال باقی است و صمغ آن تا هفت سال و نبات او بغایت مجفف . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
ترجمه مقاله