ترجمه مقاله

خواب دوختن

لغت‌نامه دهخدا

خواب دوختن . [ خوا / خا ت َ ] (مص مرکب ) خواب بستن . با افسون و عزائم خواب دیگری را شورانیدن و نگذاشتن که بخواب رود. (آنندراج ) :
مگر جادوان از من آموختند
که از موم خود خواب را دوختند.

نظامی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله