ترجمه مقاله

خواب گزار

لغت‌نامه دهخدا

خواب گزار. [ خوا / خا گ ُ ] (نف مرکب ) نائم . خوابیده . (ناظم الاطباء). || مُعبِّر. تعبیرخواب کننده . خواب گذار : بامداد معبری را بخواند... خوابگزاری دیگر را فرمود آوردن و این خواب را با وی بگفت . (قابوسنامه ). || آنکه حکایت رؤیای خود کند. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله