ترجمه مقاله

خوارزمشاه

لغت‌نامه دهخدا

خوارزمشاه . [ خوا / خا رَ ] (اِخ ) آلتونتاش . حکمران خوارزم بزمان محمود و اوائل حکومت مسعود غزنوی : برابر خوارزمشاه آلتونتاش حاجب بزرگ زمین بوسه داد و بنشست . (تاریخ بیهقی ). و آلتونتاش خوارزمشاه را بنشاندند بر دست راست . (تاریخ بیهقی ). چون یک پاس از شب بماند التونتاش خوارزمشاه با خاصگان خویش برنشست . (تاریخ بیهقی ). سلطان گفت خوارزمشاه ما را برابر پدر است . (تاریخ بیهقی ). رجوع به آلتون تاش شود.
ترجمه مقاله