ترجمه مقاله

خواطر

لغت‌نامه دهخدا

خواطر. [ خ َ طِ] (ع اِ) ج ِ خاطر. خاطرها. (منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (از تاج العروس ). رجوع به خاطر شود : ... و خواطر بکنه آن نتواند رسید. (کلیله و دمنه ).
ترجمه مقاله