ترجمه مقاله

خودگو

لغت‌نامه دهخدا

خودگو. [ خوَدْ / خُدْ] (نف مرکب ) آنکه از خود مدح و تحسین کند. آنکه همیشه از محاسن و فضایل خود سخن گوید. || آنکه بدون آنکه دیگری به او بگوید کلامی بر زبان راند.
ترجمه مقاله