ترجمه مقاله

خور

لغت‌نامه دهخدا

خور. (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش خوسف شهرستان بیرجند، واقع در 50هزارگزی شمال باختری خوسف سر راه مالرو عمومی خوسف به طبس . این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای مناطق گرمسیری و 460 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات و کنجد و پنبه و شغل اهالی مالداری و قالی بافی و راه اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
ترجمه مقاله