ترجمه مقاله

خورنه

لغت‌نامه دهخدا

خورنه . [ خُرْ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاه ، واقع در شمال خاوری کوزران و خاور باوان سردار. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات و چغندرقند و صیفی و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری . راه مالرو است و در تابستان می توان اتومبیل برد. این دهکده از دو محل بفاصله ٔ دو کیلومتر و معروف به علیا و سفلی تشکیل شده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله