ترجمه مقاله

خورنه

لغت‌نامه دهخدا

خورنه . [ خ َ وَ ن َ ] (اِخ ) خورنق که کوشک بهرام است . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). رجوع به ایران در زمان ساسانیان ص 15 و 92 شود.
ترجمه مقاله