ترجمه مقاله

خورهه

لغت‌نامه دهخدا

خورهه . [ خُرْ هََ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان پشتکدار بخش حومه ٔ شهرستان محلات ، واقع در شمال محلات و باختر راه شوسه ٔ قم به اصفهان . این ده سردسیر با 1500 تن سکنه است . آب آن از قنات و رودخانه و محصول آن غلات و بنشن و چغندرقند و بادام و گردو و پنبه و انگور میباشد. شغل اهالی زراعت و کرباسبافی و قالیچه بافی است و نماینده ٔ بهداری و پزشک مجاز و دبستان و صندوق پست دارد. از طریق قریه ٔ دودهک که واقع بر سر راه شوسه است می توان اتومبیل برد. در وسط اراضی آثار دو ستون سنگی قدیمی وجود دارد و مزرعه ٔ فریجان و محمدآباد جزء این ده است . چند خانوار از ایل خراسانی و زند در حوالی این ده ساکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
ترجمه مقاله