ترجمه مقاله

خور زدن

لغت‌نامه دهخدا

خور زدن . [ خوَرْ / خُرْ زَ دَ ] (مص مرکب )خورشید سر زدن . طلوع آفتاب . (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه مقاله