خورلغتنامه دهخداخور. (ع ص ، اِ) زنان بسیارشک درگمان افکننده به جهت فساد آنها. واحد ندارد. ج ، خوار، خوارة. (منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (از تاج العروس ).