ترجمه مقاله

خور

لغت‌نامه دهخدا

خور. (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان لار، واقع در 3هزارگزی جنوب لار کنار راه شوسه ٔ لار به لنگه . این دهکده در دامنه ٔ کوه قرار دارد با آب و هوای گرمسیری و 1949 تن سکنه . آب آن از چاه و محصول آن غلات ، خرما و سبزی . در آنجا یک باب دبستان وجود دارد. شغل اهالی زراعت و مکاری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
ترجمه مقاله