ترجمه مقاله

خوشگاه

لغت‌نامه دهخدا

خوشگاه . [ خوَش ْ / خُش ْ ] (اِ مرکب ) به اصطلاح لوطیان فرج است . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). جای خوش آمدن در شرم زن .
- خوشگاه رس ؛نوعی از آرمیدن با زن که بر سر شست یعنی نرانگشت پانشسته کنند و چنان حرکت دهند که شرم از سر رحم درگذرد و به بن رحم رسد. (آنندراج ).
ترجمه مقاله