ترجمه مقاله

خوش راه

لغت‌نامه دهخدا

خوش راه . [ خوَش ْ / خُش ْ ] (ص مرکب ) ستور راهوار. (ناظم الاطباء). اسب خوش رفتار. اسب مطیع و خوب رو. اسب غیرحرون و تندرو. || طعام لذیذ و نرم . (لغت محلی شوشتری ). || کنایه ازمعشوق با غنج و دلال . (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
ترجمه مقاله