ترجمه مقاله

خوش روی

لغت‌نامه دهخدا

خوش روی . [ خوَش ْ / خُش ْ رَ ] (حامص مرکب ) خوش رفتاری . نیکوروی . نیکوروشی . خوش روشی :
هنوزم کهن سرو دارد نوی
همان نقره خنگم کند خوشروی .

نظامی .


ترجمه مقاله