خون کشیدنلغتنامه دهخداخون کشیدن . [ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) خون از موضعی خارج کردن . || اشک خونین از غم ریختن : سیاووش لشکر بجیحون کشیدبمژگان همی از جگر خون کشید.فردوسی .