خوهی
لغتنامه دهخدا
خوهی . [ خوَ / خ ُ ] (فعل ) مخفف خواهی :
میزبانی بدان صفت که خوهی .
گر می بخوهی کشت چه امروز و چه فردا
ور داد خوهی داد چه فرداو چه امروز.
و رجوع به خوه و خواهی شود.
میزبانی بدان صفت که خوهی .
سوزنی .
گر می بخوهی کشت چه امروز و چه فردا
ور داد خوهی داد چه فرداو چه امروز.
سوزنی .
و رجوع به خوه و خواهی شود.