خوی گرلغتنامه دهخداخوی گر. [ گ َ ] (اِ مرکب ) عادت . (ناظم الاطباء). || طبیعت . || روش . (ناظم الاطباء). || (ص مرکب ) معتاد. خوگر. (یادداشت بخط مؤلف ). مُعاوِد. خوی گر بچیزی . تمرین ؛ خوی گر ساختن کسی را بچیزی . (منتهی الارب ).