ترجمه مقاله

خیبت

لغت‌نامه دهخدا

خیبت . [ خ َ ب َ ] (ع اِمص ) خسران . زیان کاری . (یادداشت مؤلف ). خیبة. || نومیدی . ناکامی . ناکامروایی . (یادداشت مؤلف ) : کفشگر در معرض تعارض دو حال سر تفکر بگریبان حیرت فرو برد حال قدیم از سفاهت و بدیها او را ترهیب و تهدید می نماید و غریمت خود یاد می کند خیبت و نومیدی مقرر می کند... (از ترجمه ٔ محاسن اصفهان ). خیبت و نومیدی مقرر شد. (از ترجمه ٔ محاسن اصفهان ).
ترجمه مقاله