ترجمه مقاله

خیره گر

لغت‌نامه دهخدا

خیره گر. [ رَ / رِ گ َ ] (ص مرکب ) حیران کننده . متحیرکننده . پریشان خاطر کننده :
با جنون عشق تو خواهیم ساخت
ترک عقل خیره گر خواهیم کرد.

عطار.


ترجمه مقاله