ترجمه مقاله

خیسار

لغت‌نامه دهخدا

خیسار. [ خ َ ] (اِخ ) از قلاع محکمه خراسان و از توابع ملک هرات است و مأمن حکام آن ولایت بوده . (انجمن آرای ناصری ). از شهرهای مرزی واقعه در بین غزنه و هراة. (معجم البلدان ). رجوع به تاریخ مغول ص 367، 368، 370، 371، 378 شود : بسیار جهد کرد و شهامت نمود تا به خیسار و قولک بیش نرسید. (تاریخ بیهقی ).منزل اول باشان بود و دیگر خیسار. (تاریخ بیهقی ).
ترجمه مقاله