ترجمه مقاله

دادستانی

لغت‌نامه دهخدا

دادستانی . [ س ِ ] (حامص مرکب ) انتقام . عمل دادستاندن . دادخواهی . || در اصطلاح دادگستری منصب و وظیفه ٔ قضائی مدعی العموم . || (اِ مرکب ) دادسرا.
ترجمه مقاله