دادگستریلغتنامه دهخدادادگستری . [ گ ُ ت َ ](حامص مرکب ) عمل دادگستر، عدل . دادگری : بقد و چهره هرآنکس که شاه خوبان شدجهان بگیرد اگر دادگستری داند.حافظ.