ترجمه مقاله

دارآفرین

لغت‌نامه دهخدا

دارآفرین . (اِ مرکب ) دارابزین . هرچیز که مردم بر آن تکیه کنند خواه آن شخص باشد و خواه آن محجری و خواه ستونی . (برهان ) (آنندراج ). || پنجره و محجری را گویند که در پیش خانه مابین دو بازوی در سازند. (برهان ) (آنندراج ). || دکه و صفه ٔ در خانه را نیز گویند و به این معنی دارآفزین هم آمده است . (از برهان ) (از آنندراج ). گردبرگرد دارآفرینهای صفه ، غلامان خاصگی بودند. (تاریخ بیهقی ).
ترجمه مقاله