ترجمه مقاله

داراب

لغت‌نامه دهخدا

داراب . (اِخ ) قصبه ٔ مرکزی بخش داراب شهرستان فسا و یکی از شهرهای قدیمی فارس و نام اولی آن دارابجرد بوده و خرابه های آن در جنوب غربی داراب موجود و بقلعه ٔ دهیار معروف است و از لحاظ سبک ساختمان و استحکام بنا بسیار قابل توجه و نیز بقایای یک مسجد سنگی در شش هزارگزی خاور قصبه موجود است که فقط ستونها و قسمتی از سقف آن باقی و بتاریخ رمضان 652 هَ . ق . تعمیر شده است . این قصبه در یکصد و یازده هزارگزی خاور فسا واقع و بوسیله ٔ راههای اتومبیل رو بشهرهای لار و جهرم و بندرعباس و سیرجان مربوط است . مختصات جغرافیایی آن بقرار زیر است : طول : 54 درجه و 33 دقیقه ، عرض 28 درجه و 47 دقیقه . و ارتفاع آن از سطح دریا 1181 متر میباشد. هوای قصبه گرم و مالاریائی و آب مشروب آن از چشمه و قنات و رودخانه ٔ رودبال تأمین میگردد. سکنه ٔآن مطابق آخرین آمار 6386 تن است . شغل اهالی آن زراعت و کسب ، صنعت دستی عمده قالی بافی . در حدود 250 باب دکان و یک بازار سرپوشیده ، یک دبیرستان و دو دبستان دارد. از ادارات دولتی : بخشداری ، شهربانی ، دارایی ، دادگاه ، ژاندارمری ، بهداری ، فرهنگ ، ثبت ، آمار، پست وتلگراف و تلفن ، کشاورزی ، دامپزشکی ، اوقاف و اداره راه در قصبه موجود است بعلاوه شعبه بانک ملی و یک بیمارستان دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 صص 95-96).
ترجمه مقاله