ترجمه مقاله

دارامرود

لغت‌نامه دهخدا

دارامرود. [ اَ ] (اِخ )دهی از دهستان هنام و بسطام ، بخش سلسله . شهرستان خرم آباد. بیست و پنج هزارگزی جنوب خاوری الشتر. بیست و سه هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه . تپه ماهور. سردسیر مالاریایی با 60 تن سکنه . آب آن از چشمه ها. محصول آنجا غلات ، لبنیات ، حبوبات و پشم . شغل اهالی زراعت و گله داری . راه مالرو است . ساکنین از طایفه حسن وند میباشند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ص 149).
ترجمه مقاله