ترجمه مقاله

دارنیزه

لغت‌نامه دهخدا

دارنیزه . [ ن َ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) درختی است در هندوستان : کوهی است بر او خیزران و دارنیزه و پلپل و جوز هندی بسیار خیزد (حدود العالم ، ذیل شرح شهر ملی . و نیز ذیل صمور، سندان ، کنبایه و اورشفین ). چون در جای دیگر کتاب دارچینی بنام خود یاد شده است ظاهراً دارنیزه با دارچینی فرق دارد،هر چند که در ردیف پلپل و جوز هندی آمده است . معهذاممکن است دارچینی را قدما دارنیزه هم گفته باشند؟
ترجمه مقاله