ترجمه مقاله

دارونه

لغت‌نامه دهخدا

دارونه . [ دارْ وَ ن َ ] (اِخ ) دهی از دهستان هنام و بسطام بخش سلسله شهرستان خرم آباد، در 21هزارگزی جنوب خاوری الشتر و 18 هزارگزی خاور شوسه خرم آباد به کرمانشاه واقع و محلی است تپه ماهور. سردسیر. مالاریائی و دارای 90 تن سکنه است . آب آن از چشمه هاو محصول آن غلات ، لبنیات ، حبوبات و پشم . شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه آن مالرو است . ساکنین از طایفه حسنوند هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
ترجمه مقاله