ترجمه مقاله

داغی شدن

لغت‌نامه دهخدا

داغی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) اثر داغ گرفتن بر اندام . در عداد داغداران در آمدن آدمی یا حیوان . || عیب دار شدن . معیوب شدن . || شهرت یافتن . رسوا گشتن . || کهنه شدن و ازاین جهت است که کهنه را داغینه گویند. (آنندراج ).
ترجمه مقاله