دالانداریلغتنامه دهخدادالانداری . (حامص مرکب ) عمل دالاندار. شغل دالاندار. کار دالاندار. || (اِمرکب ) مبلغی که به دالاندار دهند. پولی که محافظ دالان را دهند. اجرت دالاندار. || قسمی خراج .