ترجمه مقاله

داموس

لغت‌نامه دهخدا

داموس . (ع اِ) کازه ٔ صیاد. قترة. او ما یستتر به . ج ، دوامیس : و فی غربی المدینةالماردة قنطرة کبیرة ذات قسی ، عالیةالذروة، کثیرةالعدد عریضةالمجاز و قد بنی علی ظهر القسی اقباء تتصل من داخل المدینة الی آخر القنطرة و لایری الماشی بها و فی داخل هذا «الداموس » قناة ماء تصل المدینة، و مشی الناس و الدواب علی تلک الدوامیس . (الحلل السندسیه ص 89 ج 1).
ترجمه مقاله