ترجمه مقاله

داوردان

لغت‌نامه دهخدا

داوردان . (اِخ ) نام دهی است در طرف غربی و یک فرسخی واسط. (برهان ). یاقوت گوید از نواحی شرقی واسط و به یک فرسنگی آن است . از آنجاست احمدبن محمدبن علی بن الحسین انطاکی ابوالعباس معروف به ابن طلائی که پیری صالح و اهل قرآن بود، ببغداد در آمد و از ابی القاسم اسماعیل بن احمد سمرقندی و دیگران سماع حدیث کرد و به داوردان باز گردید و آنجا بریاضت و مجاهدت عمر گذارد و در 455 هَ . ق . درگذشت . (معجم البلدان ). در داوردان دیری منسوب به حضرت حزقیل هست . (قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله