ترجمه مقاله

داکه

لغت‌نامه دهخدا

داکه . [ ] (اِخ ) نام شهری بزرگ بوده است از ولایات هند در کنار رودی بزرگ . جهانگیربن اکبرشاه بابری در آبادی آن کوشید و وسعت داد و به «جهانگیری نگر» موسوم نمود، زیرا که نگر در هندی به معنی شهر است . از کثرت استعمال «جها» از میان رفته «نگیرنگر» گویند. پارچه های لطیف سفید ممتاز در آن بافند و باطراف برند و شهر سَلحَت از توابع داکه است و حصیر ممتاز در آن بافند و عود سلحتی منسوب به آن شهر است و تباشیر اعلی از آنجا حاصل شود و در داکه بیست هزار خانه ٔ عالی است . (انجمن آرای ناصری ).
ترجمه مقاله