ترجمه مقاله

دبول

لغت‌نامه دهخدا

دبول . [ دُ ] (ع مص ) دبل . (منتهی الارب ). نیرو دادن زمین را به سرگین و مانند آن . || پیراستن هر چیز. || رسیدن حوادث و سختی : دبلته الدبول ؛ رسید او را حوادث و سختی . || بمعنی ثکلته الثکلی است ، یعنی گم کناد او را مادر او. (منتهی الارب ). || هو انتقاص حجم الجسم بسبب ماینفصل عنه فی جمیع الاقطار علی نسبة طبیعیة. (تعریفات جرجانی ).
ترجمه مقاله