ترجمه مقاله

دجاجة

لغت‌نامه دهخدا

دجاجة. [ دُ ج َ ] (اِخ ) (الَ ...) در جنوب صورت شلیاق . و ستاره ٔروشن آن ذنب الدجاجة است نام صورتی از صور فلکیه از ناحیه ٔ شمالی و آن را برصورت ماکیانی توهم کرده اند و آن هفده کوکبست و خارج صورت دو کوکب و از جمله ٔ کواکب این صورت ذنب الدجاجةاست و آن کوکبی است روشن از قدر دوم و او را نیز ردف خوانند. (از جهان دانش ). هفده کوکب است و خارج صورت دو کوکب و از کواکب او ذنب الدجاجة است از قدر دوم و این ذنب الدجاجه را ردف نیز گویند. ماکیان فلک . اوزالعراقی . صلیب . نام صورت دوازدهم از صور شمالی فلکی قدماء. او را فوارس نیز گویند و از کواکب آن ردف است و آن در ذنب دجاجه است . (مفاتیح العلوم ). صورتی از صورتهای واقع در مجره به سمت شرقی شلیاق و آن به صورت مرغی توهم شده و ستاره ٔ ذنب الدجاجه و کواکب منقار و صدر و فوارس در این مجموعه است و آنرا اوزالعراقی و ماکیان فلک نیز خوانند. صورت فلکی شمالی نزدیک لورا (چنگ ) که در مسیر کهکشان و موازی آن قرار دارد و بشکل قویی در حال پرواز بنظر می رسد. ماکیان . الطائر. یکی از جالبترین صور فلکی نیمکره ٔ شمالی که ستاره های آن صلیب بزرگ (صلیب شمالی ) در کهکشان تشکیل می دهند مشتمل بر بیش از پنجاه ستاره است که با چشم غیرمسلح مرئی هستند. درخشان ترین آنها «آلفای دجاجه » موسوم است به ذنب الدجاجه . صورت دجاجه مشتمل بر چندین ستاره ٔ مزدوج یا بتا است . از آن جمله است ستاره ٔ «61 دجاجه »که نخستین ستاره ای است که فاصله اش از زمین «11 سال نوری » اندازه گیری شده است . (دائرة المعارف فارسی ).
ترجمه مقاله