ترجمه مقاله

دج

لغت‌نامه دهخدا

دج . [ دَ ] (اِ) مهر خرمن . چون دانه ٔ گندم یا جو را در خرمنگاه از کاه جدا و توده کنند و خواهند که شب هنگام یا تا گاه تقسیم از دستخوردگی مصون ماند آنرا دج کنند یعنی قطعه چوبی دسته دار را که بر سطح آن خطوطی یا اشکالی کنده گری و نجارت شده است به اطراف توده ٔ غله جای جای قرار دهند و بفشارند تا نقش آن خطوط و اشکال بر توده ٔ غله پیدا آید و شکسته شدن این نشانه ها برداشته شدن قسمتی از توده ٔ غله را نشان دهد. و رجوع به دج کردن شود.
ترجمه مقاله