ترجمه مقاله

دخریص

لغت‌نامه دهخدا

دخریص . [ دِ ] (معرب ، اِ) معرب تیریز. تیریج . چاپوق . تیریز جامه . ج ،دخاریص : و قال ان اهل هذه الجزائر لایکون اضح منهم حتی انهم یعملون القمیص مفروغا منه نسجا بالکمین و الدخریص . (اخبار الصین والهند). رجوع به دخاریص شود.
ترجمه مقاله