ترجمه مقاله

درازشمشیر

لغت‌نامه دهخدا

درازشمشیر. [ دِ ش َ شی ] (ص مرکب ) آنکه شمشیر دراز دارد. || کنایه از تیغزن چست و چالاک وسبکدست . (از برهان ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا).
ترجمه مقاله