درجنبیدنلغتنامه دهخدادرجنبیدن . [ دَ جُم ْ دَ ] (مص مرکب ) جنبیدن . از جای رفتن . حرکت کردن : لشکر شادبهر درجنبیدنای روئین و کوس بغرنبید. عنصری .رجوع به جنبیدن شود.