ترجمه مقاله

درخش

لغت‌نامه دهخدا

درخش . [ دُ رُ ] (اِخ ) نام آتشکده ای است در شهر ارمینه ، و بانی آن آتشکده راس مجوسی بوده و آنرا رأس البغل گویند و درهم بغلی منسوب به اوست ، و گویند شهر ارمینه و شیرازرا نیز او بنا کرده است . (از برهان ). نام آتشکده ای است که در شهر ارمینه مردی پارسی ساخته ، و در جهانگیری گوید: او بانی ارمینه و آتشکده ٔ درخش و شهر شیرازبوده او را رأس البغل اعراب لقب داده اند و درهم بغلی به او منسوب است . (آنندراج ). اما ظاهراً کلمه مصحف آذرجشنس = آذرگشنسب است ، و شهر ارمینه مصحف ارمیه ، و شهر شیراز، مصحف شیز. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).
ترجمه مقاله