ترجمه مقاله

درر

لغت‌نامه دهخدا

درر. [ دَ رَ ] (ع اِ) دررالطریق ؛ میانه ٔ راه . (منتهی الارب ). قصد و متن و میانه و قسمت مستقیم راه . (از اقرب الموارد). || دررالبیت ؛ پیشگاه خانه . (منتهی الارب ). گویند: داری درر دارک ؛ یعنی خانه ٔ من روبروی خانه ٔ تو است و آن وقتی است که دو خانه رو در روی هم باشد. (از اقرب الموارد). || دررالریح ؛ جای وزیدن باد. (منتهی الارب ). مهب و وزیدنگاه باد. (از اقرب الموارد). || هما علی درر واحد؛ یعنی بر قصدواحدی هستند. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله