ترجمه مقاله

درزاده

لغت‌نامه دهخدا

درزاده . [ دَ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) تخته ای باشد که آسیابانان در پیش آب گذارند تا آب بطرف دیگر برود و آنرا درزاده ٔ آسیا نیز گویند. (برهان ) (از آنندراج ). درک کوچک که به ناو فروگذارند تا آب بازدارد. حُباس . (السامی فی الاسامی ). || صندوقی در آسیا که آرد در آن ریزند. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله