ترجمه مقاله

درشکن

لغت‌نامه دهخدا

درشکن . [ دُ ش ِ ک َ ] (نف مرکب ) درشکننده . شکننده ٔ در و گوهر. خرد کننده ٔ در. مفتت مروارید :
کی شدی این سنگ مفرح گزای
گر نشدی درشکن و لعل سای .

نظامی .


ترجمه مقاله