درغانی
لغتنامه دهخدا
درغانی . [ دَ ] (ص نسبی ) منسوب به درغان که شهری بوده است به حوالی سمرقند در ساحل جیحون :
یکی از جای برجستم چنان شیر بیابانی
زئیری برزدم چون شیر بر روباه درغانی .
که با خرسنگ برناید سروزن گاو درغانی .
یکی از جای برجستم چنان شیر بیابانی
زئیری برزدم چون شیر بر روباه درغانی .
ابوالعباس .
که با خرسنگ برناید سروزن گاو درغانی .
(یادداشت مرحوم دهخدا).