ترجمه مقاله

درواسنج

لغت‌نامه دهخدا

درواسنج . [ دَرْ س َ ] (معرب ، اِ) معرب دروازه گاه . چیزی که پیش کوهه ٔ زین از زیادت پهلوی زین است . (منتهی الارب ). در تاج العروس درواسنج و در اقرب الموارد درواسبخ ضبط شده است . صاحب تاج العروس می نویسدصاحب تکمله آنرا بصورت دَرْواسْبَج ضبط کرده است .
ترجمه مقاله