ترجمه مقاله

دروشة

لغت‌نامه دهخدا

دروشة. [ دَرْ وَ ش َ ](ع مص ) کار درویشان را کردن . (از اقرب الموارد). درویشی . تَدَروُش . (از اقرب الموارد) : نشاء فقیراً و سلک طریق المشیخةو الدروشة فطاف البلاد و زار مرقدالشیخ عبدالقادر الکیلانی . (خلاصةالاثر). و رجوع به درویش و درویشی شود.
ترجمه مقاله