ترجمه مقاله

دروغین

لغت‌نامه دهخدا

دروغین . [ دُ ] (ص نسبی ) دروغی . کاذب . کاذبة. به دروغ : اشتهای دروغین ؛ اشتهای کاذب . (یادداشت مرحوم دهخدا) :
از ادب نبود به پیش شه مقال
خاصه خود لاف دروغین و محال .

مولوی .


صبح کاذب ؛ و او را صبح دروغین گویند. (التفهیم ). و رجوع به دروغی شود.
ترجمه مقاله